English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2394 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
non equivalence function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
equivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
Other Matches
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
joint denial U تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
one element U تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
denials U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denial U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
compounds U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
equivalence U تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
input output processor U پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identities U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
voltages U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltage U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
coincidence circuit U مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element U مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
JK flip flop U نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
input output U ورودی خروجی
i/o U ورودی-خروجی
input output symbol U علامت ورودی- خروجی
i/o processor U پردازنده ورودی و خروجی
input output unit U واحد ورودی- خروجی
input output system U سیستم ورودی- خروجی
central U واحد ورودی و خروجی
input output channel U کانال ورودی- خروجی
input output relation U رابطه ورودی- خروجی
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
simultaneous input/output U ورودی و خروجی همزمان
input output order U ترتیب ورودی- خروجی
input output control U کنترل ورودی- خروجی
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
serial input\output U ورودی و خروجی سری
input output instructions U دستورات ورودی و خروجی
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
cpu U باس ورودی / خروجی
input output operation U عملکرد ورودی- خروجی
i/o channel U کانال ورودی و خروجی
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
microcontroller U پورت ورودی /خروجی
i/o bound U محدود به ورودی خروجی
input output ports U مدخلهای ورودی- خروجی
adder U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders U مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder U مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
analog U مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
input output control system U سیستم کنترل ورودی-خروجی
interface U که شامل : کانال ورودی /خروجی
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
interfaces U که شامل : کانال ورودی /خروجی
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
basic input output system U سیستم ورودی و خروجی پایه
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
iocs U سیستم کنترل ورودی- خروجی
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
fullest U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full U مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
I/O file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
programmed i/o U ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
input/output file U داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
bios U سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
remote U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
amplification U نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
remoter U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remotest U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
I [O] request [IORQ] U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
parallels U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
I/O module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
tidal prism U اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
input [output] request U درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
I/O instruction U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
paralleling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O statement U دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
interface U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
analog U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
gigo U اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
interfaces U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
analogues U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
nonlinear U مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
and U پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
i/o U انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
symbolic i/o assignment U نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
analogue U دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
joystick U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
joysticks U با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
buffer pool U تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
multiplexor U مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
MBR U ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
mux U مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
i/o U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
interface U مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
regulated U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
interfaces U مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
regulates U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
regulate U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
regulating U منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند
gates U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
Recent search history Forum search
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1من میخواهم بگویم پایت را خم نکن
1set the record straight
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1وقتی انسانها بر اساس دارایی اشان ارزیابی می شوند
1may fader good
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com